گـُمار Gomaar
:: گمار
(Gomaar)
از دیگر تعاونی های سنتی در زمینه دامداری دراین روستا که مردانه است .گمار است .از آنجا که در روستا مردم به کشاورزی نیز مشغول هستند اگر قرار باشد هر فرد خود به تنهایی دامها را به چرا ببرد دیگر نمی تواند به سایر امور بپردازد . لذا با تشکیل گروههای همیاری در زمینه های کشاورزی و دامداری توانستند با برنامه ریزی وتقسیم کار به تمامی این فعالیت ها بپردازند .
در زمینه دامداری با توجه به این که هرفرد دامدار متناسب با تمکن مالی و توانایی هایش تعدادی دام دارد .براین اساس هر چند نفر تشکیل یک گروه داده دام های خود را به صورت مشترک به صحرا برای چَرا می برند .البته در برخی اوقات یک چوپان تمام وقت استخدام کرده ودر مقابل نگهداری وچُرای گوسفند در سال دستمزدی به او می دهند . ولی گاهی نیز وظیفه ی نگهداری گوسفندان وچَرای آنها به نوبت وبه صورت چرخشی بین اعضای یک گروه صورت می گیرد .که همانند سایر تعاونی های سنتی از قوانین خاصی پیروی می کند . افراد براساس تعداد دام هایی که در این گله دارند باید انجام وظیفه کنند . معمولاً به ازای هر 10 رأس گوسفند فرد باید یک شبانه روز مسئولیت به صحرا بردن و نگهداری گله را به عهده بگیرد .
وقتی اعضای یک گروه مشخص شد در مراسمی با حضور همه ی اعضا نوبت افراد مشخص می شود .که معمولاً این کار به صورت قرعه کشی صورت می گیرد که در اصطلاح محلی ((رِق کردن )) (Regh)گفته می شود .هر کدام یک شی ء را که معمولاً ریگ های کوچک یا اشیاء کوچکی است برداشته ویک نفر بدون این که اطلاعی از ریگ های متعلق به هرفرد داشته باشد یکی پس از دیگری ریگ ها رابه نوبت گذاشته وبر این اساس نفر اول وآخر وسایر افراد با ترتیب مشخص می شوند ویک بار چرخش وظیفه نگهداری گله را یک دَور(dawr) می گویند .
شخصی که وظیفه نگهداری گله رابرعهده دارد وطبق زمان بندی خاصی دامها را به صحرا برده ودر مواقع خاصی باید دامها را جهت شیر دوشی به مکان های مشخص که معمولاً در کنارآبادی های اطراف روستا می باشد بیاورد .البته برنامه چَرای دامها در فصول مختلف متفاوت است ودر زمستان دامها را شب ها در داخل غارهای حفر شده در دل کوه که در اصطلاح محلی به آن لُون ( Loon ) گفته می شود .نگهداری می کنند ( شکور زاده ، 1363 : 596 ) درحالی که در بهار ، تابستان و پائیز معمولاً دامها را شب ها در صحرا و اکثر اوقات در دره های اطراف که به آن ، شیلَه (shila ) گفته می شود می خوابانند و صبح زود گله را حرکت داده تا قبل از گرم شدن هوا بتوانند از علوفه بیابان استفاده کنند .
لمپتون در کتاب مالک وزارع در ایران وجود این گونه تعاونی ها را در قسمت های مختلف ایران ذکر کرده است ومواردی که به دلیل عده ی کم حیوانات متعلق به یک یک دهقان غالباً آنها برای فرستادن آنها به چراگاه ترتیبی می دهند که براساس تعاونی قرار دارد وبه چوپانی که این کار را به عهده دارد از قرار هر رأس چهارپایی که به او سپرده شده مقدار معینی مزد می پردازند . ( لمپتون ، 1362: 614).
اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید لطفا ابتدا وارد شوید، در غیر این صورت می توانید ثبت نام کنید.